ژازه طباطبایی نقاش، مجسمهساز و نویسنده ایرانی، یکی از خلاقترین و اثرگذارترین هنرمندان معاصر به ویژه در عرصه مجسمهسازی بود که نوآوری و نگاه خاص او به هنر از او هنرمندی متفاوت ساخته است.
۲۰به گزارش مجله خبری نگار، بهمن سیزدهمین سالروز درگذشت «ژازه طباطبایی» با نام اصلی «سیدعلی طباطبایی» نقاش، مجسمهساز، شاعر و نمایشنامهنویس ایرانی است که هنرش زبان گویای او بود. به باور بسیاری، وی یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان جنبش سقاخانهای در ایران بود. مکتب سقاخانه جریانی هنری بود که در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی با استفاده از عنصرهایی از هنر مدرن و برخی از عنصرهای تزیینی هنرهای سنتی و دینی، در ایران شکل گرفت و ژازه طباطبایی یکی از پیشگامان آن بود. طباطبایی همچنین موسس نخستین نگارخانه در ایران با نام «نگارخانه هنر جدید» بود.
تولد و جوانی
ژازه طباطبایی در ۱۳۰۵ در تهران متولد شد. او در سنین پایین به نوشتن علاقهمند بود و نخستین داستان خود را به نام «شن و نی» در دوازده سالگی به رشته تحریر درآورد. طباطبایی در ۱۳۲۵ خورشیدی یعنی در ۲۰ سالگی داستان «پسر کوچک» را نگاشت. این هنرمند در کنار نوشتن رمان به دیگر هنرها از جمله نمایشنامهنویسی هم روی آورد و نمایشنامههایی مانند «شکوفههای پژمرده، لرد چیچی یانف، جای پا و آقاموچول» را نوشت و خود او نیز آنها را کارگردانی کرد و در «کانون پیشاهنگ» به روی صحنه آورد.
طباطبایی دیپلم خود را در ۱۳۲۹ خورشیدی از هنرستان هنرپیشگی دریافت کرد و در همان سال نخستین نمایشگاه نقاشی خود را که نقاشیهایی با سبک مینیاتور بودند، برپا کرد. او در ۱۳۳۳ خورشیدی در رشته کارگردانی و مبانی تئاتر در دانشکده ادبیات ایران شاگرد اول شد و در ۱۳۳۹ خورشیدی دوره نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبا بهپایان رساند و نگارخانه «هنر جدید» را بنیاد نهاد که اولین نگارخانه در ایران و یکی از مراکز فرهنگی مهم زمان خود بود.
نگاهی به هنر ژازه طباطبایی
شهرت ژازه طباطبایی در هنر بیشتر به خاطر مجسمههای فلزی او با ژستهای خلاقانه است که با سر هم کردن قطعات فلزی غیرقابل استفاده ماشینآلات صنعتی و اتومبیلها ساخت. ژازه خود درباره مجسمههای فلزی و سنگینی که میساخت گفته است: انسان زمان ما تُرد، شکستنی و بیبقاست و برای همین است که مجسمه های من، کلمات من و رنگ های من سنگین و محکم هستند و وزنه اضطراب انگیز انسانها را نمایشگرند.
سبک هنری طباطبایی به هنر سقاخانهای نزدیک است و شیر و خورشید از جمله سوژههایی هستند که اغلب در کارهای او دیده میشوند. این نقش در آثار او چه در قالب دوبعدی نقاشی و چه در قالب سه بعدی تندیسگری، مظهر نمادهای باستانی، الوهی و تداعیگر مفاهیم متناسب با آن همچون نیکبختی، خجستگی و فیروزی است. تمثیلهایی که در این آثار نه به شکل تکرار عین به عینِ صورت اصیل خود بلکه به فرم و هیات مستحیل شده در سبک و سیاق جنبش سقاخانهای و تحت تالیف هنرمند امکان حضور یافتهاند. با این حساب این نمادینهها متناسب با خواست هنرمند و البته مواد مصرفی در نقاشیها؛ به ظرافت بیشتر ظاهر شده و در تندیسها؛ به حکم بکارگیری قطعه های آهن قراضه به شیوه اسمبلاژ، خشن و درشت جلوه کردهاند اما به هر روی در هر کالبدی که جان گرفتهاند باز هم تاسی به میراث فرهنگی ایران را هویدا کردهاند.(۱)
تقریبا در تمامی آثار ژازه طباطبایی، تاثیر نمادها، فرهنگ و متون گذشته قابل ملاحظه است.
مضمون و روایت در آثار نقاشی و تندیسهای ژازه طباطبایی نزدیکی عجیبی با یکدیگر دارند و همین همآمیزی مضمون و روایت در نقاشیها و تندیسهایش، او را به هنرمندی تاثیرگذار در هنر معاصر ایران بدل کرده است.
ژازه طباطبایی و آثاری گرانبها
آثار نقاشی و مجسمه ژازه در موزههایی مانند موزه لوور پاریس، متروپولیتن نیویورک، هنرهای معاصر تهران، نگارخانه سیحون تهران، پریوات کلکسیون آلمان و مجموعههای شخصی افراد شناخته شده قرار دارند.
این آثار تا به امروز در کشورهایی چون آمریکا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، یونان، آلمان، سوئد، یوگسلاوی، استرالیا، ترکیه، چین و هند به نمایش درآمده و برنده ۱۰ جایزه بینالمللی شدهاند.
برخی آثار این هنرمند فقید در حراج تهران- سال ۱۳۹۳، حراج کریستی- سال ۱۳۹۲ و حراج بونامز، دبی-سال ۱۳۸۷ با قیمتهای بالایی خریداری شدهاند.
اسبهای سحرآمیز، ۲ نمونه از آثار ارزشمند ژازه طباطبایی است که در ورودی خانه هنرمندان ایران نصب شدهاند؛ آثار ارزشمندی که این روزها نیازمند مراقبت بیشتری هستند؛ چراکه مجسمههای فلزی تحت تاثیر پدیده خوردگی ظاهر اولیه خود را از دست میدهند؛ اتفاقی که در نهایت به پوسیدگی آنها منجرمیشود. به این دلیل جهت جلوگیری از آسیبهای وارد شده بر این مجسمهها که جزوی از میراث ملموس تاریخی یک کشور هستند، لازم است که مدیریتی جامع، در شرایط تخریب این آثار وجود داشته باشد.(۲)
سرانجام
ژازه طباطبایی در سالهای پایانی عمرش در کشور اسپانیا زندگی میکرد و اوقات کمی از سال را در ایران به سر میبرد. وی در ۲۰ بهمن ۱۳۸۶ در ۷۷ سالگی پس از آنکه مدتی را در خانه سالمندان گذراند، به دلیل عوارض ناشی از عفونت ریه، مشکلات قلب، کلیه و دستگاه تنفسی در بیمارستان آتیه تهران درگذشت. زمانی که پیکر او را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک میسپردند، روی تابلوی فلزیای که نام متوفی را بر آن مینویسند، نوشته شده بود، ژازه طباطبایی برای ملت چه کرد! ملت برای او چه کردند؟
منابع:
۱- مقاله خوانش بینامتنی نقش شیر و خورشید در نقاشی ها و تندیس های ژازه طباطبایی
۲_ مقاله تاثیر مدیرت شهری در حفاظت و مرمت مجسمههای آهنی اسبهای سحرآمیز متعلق به ژازه طباطبایی
منبع: ایرنا